سازمان صهیونیستی چیست؟

 

تعریف  صهیونیسم

   صهیونیسم (Zionism) نام یک جنبش ناسیونالیستی یهودی است؛ که هدف آن ایجاد یک دولت خود مختار یهودی در فلسطین بود . صهیونیسم صورت دنیوی وملت پرستانه ای از یهودیت است که پس از پیدایش موج جدید یهود ستیزی، در اواخر قرن 19 پدید آمد این جنبش نام خود را از «کوه صهیون» در اورشلیم گرفته است ؛ که ظاهرا آرامگاه داوود نبی (ع) در آن قرار دارد . واژه صهیون به تدریج نماد وسنبل سرزمین مقدس شد بنابر نظر صهیونیست ها، یهودیان خارج از این سرزمین، در تبعید زندگی می کنند و زندگی کامل فقط در آنجا ممکن است .

 مراحل تکوّن وتحوّل تاریخی 

   فلسطین که در عبری آن را ارض اسرائیل می خوانند، در نظر یهودیان همان ارض موعودی است که خداوند به بنی اسرائیل وعده داده است . یهودیان بعد از ویرانی بیت المقدس (اورشلیم )در سال 70 میلادی توسط رومیان از فلسطین رانده شدند؛ و از آن به بعد به طور پراکنده در میان ملتهای دیگر به صورت اقلیتی  منزوی زندگی می کردند؛ و البته گاه مورد اذیت و آزار قرار می گرفتند؛ اما علی رغم پراکندگی و تشتّت وحدت دینی و فرهنگی خود را حفظ کردند . بسیاری از یهودیان همواره آرزوی بازگشت به فلسطین یا دست یابی به ارض موعود را در سر داشته اند . احساس تعلق به ارض موعود همواره الهام بخش یهودیان در طول تاریخ بود . بنابر متون مذهبی آنان سرزمین مقدس تنها در سایه رهبری پیامبری از بنی اسرائیل وبا یک حکومت کاملا دینی بدست خواهد آمد. فکر بازگشت به سرزمین مقدس در نزد برخی از مسیحیان نیز یافت می شد، اما هیچ گاه به طور جدی پیگیری نشد . در قرن نوزده جریان های یهودی ستیزی در اروپا شدت گرفت وصهیونیسم در واکنش به این جریان ها به وجود آمد .

   بنیان گذار جنبش صهیونیسم یک روزنامه نگار اتریشی به نام تئودور هرتزل (1860-1904)است . هرتزل با نوشتن کتاب « دولت یهود » نظریه خود را – مبتنی بر لزوم ایجاد یک دولت ملی یهودی در فلسطین – به جامعه یهودیان عرضه کرد . هرتزل صهیونیسم را از  یک واژه مذهبی به یک استراتژی بلند مدت سیاسی تبدیل نمود وبا طرح لزوم ایجاد دولت ملی یهود در فلسطین عقیده دیرینه وسنتی یهودیان را (مبنی بر انتظار ظهور یک پیامبر منجی وایجاد دولت الاهی در ارض موعود ) زیر پا گذاشت زیرا او خواستار دولتی سکولار در فلسطین بود . او معتقد بود با وجود فشار های خارجی یهودیان مجبورند ایجاد یک دولت ملی در فلسطین را بپذیرندو زندگی آرامی را در آنجا سپری کنند .

   اولین کنگره صهیونیست هادر بازل سوئیس در سال 1897 تشکیل شد . در آنجا هدف صهیونیست ها مبنی بر ایجاد یک دولت ملی در فلسطین رسماً اعلام گردید. مرکز صهیونیست ها ومقر هرتزل در وین قرار داشت و تاسال 1901هر ساله و از آن به بعد هر دوسال یک بار، اجلاس کنگره جهانی صهیونیسم تشکیل می شد.

   صهیونیست ها در این زمان در میان یهودیان ، در اقلیت بودند وفقط بخشی از یهودیان  اروپای شرقی و مرکزی از آنها حمایت می کردند. در مقابل صهیونیسم در جامعه یهودیان اروپا جریان عمده ای قرار داشت که متاثر ازجنبش روشنفکری یهودی یا Haskala بود . این جنبش که در قرن 17 و18 شکل گرفته بود می کوشید تا یهودیان را که به طور سنتی از جامعه وفرهنگ اروپایی منزوی بودند با فرهنگ وتمدن غربی آشنا سازد ، و زمینه ادغام آنان را در فرهنگ وجامعه اروپایی فراهم آورد . به همین دلیل این جریان ، در مسائل غیر فردی ، آموزشهای غیر دینی وفرهنگ سکولار را در میان یهودیان ترویج می کرد . هدف این گروه به طور کلی ایجاد یک فرهنگ گسترده یهودی با تاکید بر فرهنگ مدرن و ویژگیهای فرهنگی یهودیت بود .  هرتزل اگر چه اقدام یهودیان را در جامعه اروپایی را مطلوب می دانست ولی معتقد بود با توجه به احساسات ضد یهودی موجود در اروپا ، امکان تحقق آن وجود ندارد . صهیونیست ها علی رغم تعداد اندک،از ساز ماندهی قوی وحمایت مالی گسترده برخورداربودند ؛ روزنامه های آنان به بسیاری از زبان های جهانی منتشر می شد . تبلیغات وسیع و زیرکانه از شگردهای صهیونیستها و از عوامل عمده موفقیت آنها محسوب می شود .

  هرتزل برای تحقق آرزوی صهیونیست ابتدا به سلطان عثمانی پیشنهاد داد تا خود مختاری فلسطین را اعلام کند و زمینه را برای مهاجرت یهودیان به آن منطقه فراهم آورد ؛ اما سلطان عثمانی پیشنهاد وی را نپذیرفت ؛ و او به انگلستان متوسل شد . انگلیس ها پیشنهاد کردند تا منطقه غیر مسکونی در اوگاندا را به یهودیان واگذارند . اقلیتی از صهیونیست ها از این پیش نهاد استقبال کردند ؛ اما هرتزل واکثریت یهودیان خواهان سرزمین فلسطین بودند. در 1905 کنگره صهیونیست ها ایجاد دولت یهود در غیر فلسطین را مردود شمرد .

  هرتزل در 1904 مرد ، و مرکز صهیونیستها بعد از به کلن و سپس به برلین وبعدها به لندن منتقل شد. قبل از جنگ جهانی اول طرفداران ، صهیونیسم را اقلیتی از یهودیان ساکن روسیه و اروپای شرقی به خصوص لهستان تشکیل می دادند ؛ ولی هدایت ورهبری جنبش را یهودیان آلمانی واتریشی بر عهده داشتند . صهیونیست ها با کوشش فراوان زبان عبری وفرهنگ یهودی را احیا کرده وگسترش می دادند ودر مدت نسبتا کوتاهی موفقیت های عمده ای در این زمینه به دست آوردند . شکست انقلاب روسیه در 1905وفشار های دولت تزاری باعث شد تا تعدادی از جوانان یهودی به فلسطین مهاجرت کنند . در 1914 حدود 90هزار یهودی در فلسطین ساکن بودند ، وحدود  13 هزار نفر مهاجر یهودی نیز در شهرک های مهاجر نشین زندگی می کردند ، وعمدتا توسط بارون روتمپیلد]احتمالا منظور روتچیلد بوده[– ثروتمند فرانسوی یهودی – حمایت می شدند . در بحبوحه جنگ اول جهانی ، صهیونیسم رشد سریعی  یافت و رهبری آن به یهودیان روسی تبار ساکن بریتانیا منتقل شد. در این زمان حییم وایزمن –که بعد ها نخستین رئیس جمهور اسرائیل شد – تلاشهای گسترده ای انجام داد تا از دولت بریتانیا تعهداتی در مورد ایجاد دولت ملی یهود در فلسطین بگیرد . سر انجام در سال 1917 بالفور وزیر خارجه انگلیس اعلامیه ای صادر کرد ، ودر آن قول دادکه دولت انگلیس از یهودیان برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین حمایت خواهد کرد . با این اعلامیه که به ( اعلامیه بالفور ) مشهور است ، اولین نطفه های کشوری بنام اسرائیل بسته شد . جنگ عثمانی ها وانگلیسی ها در واقع به نفع یهودیان صهیونیست تمام شد . بعد از جنگ ، امپراتوری عثمانی از هم پاشید و قیمو میت فلسطین به انگلیس واگذار شد و به این ترتیب زمان برای تحقق وعده بالفور به تدریج فرا می رسید . از سویی دیگر در فلسطین یهودیان مهاجر همچنان شهرها وروستاهای خود را بر پا می کردند ، وسازمان های مستقل ونهاد های آموزشی یهودی را آزادانه تشکیل می دادند . در 1925جمعیت یهود در فلسطین  حدود 108 هزار نفر بود ، و در سال 1933 به 238 هزار نفر رسید که حدود 20% کل جمعیت فلسطین را شامل می شد . تا ظهور هیتلر روند مهاجرتها کند بود ، اما فشاری که نازی ها بر یهودیان وارد کردند روند مهاجرت را تسریع کرد . اعراب مسلمان که خطر یهودیان و حمایت انگلیس از آنها را  را درک می کردند بارها در طی سالهای 1929 تا 1939 شورشها واعتراضاتی را سازمان دادند ، و دولت انگلیس را دچار مشکل ساختند . در طی جنگ دوم ، صهیونیسم طرفداران بیشتری یافت بخصوص یهودیان ثروتمند آمریکایی حمایت مالی گسترده ای از آن به عمل آوردند ، و از آن به بعد به یکی از عمده ترین حامیان صهیونیسم مبدل شدند. صهیونیست ها با تشکیل یک سازمان تروریستی به نام هاگانا جو پر آشوب و فتنه را در فلسطین به وجود آوردند.

بعد از جنگ دوم جهانی که اختلافات مسلمین و یهودیان به اوج خود رسیده بود دولت بریتانیا مساله فلسطین را به سازمان ملل واگذاشت ، و پیشنهاد کرد دو دولت عربی ویهودی در این سرزمین تشکیل شود و بیت المقدس به عنوان شهری بین المللی انتخاب گردد. سازمان ملل این پیشنهاد را پذیرفت و قطعنامه ای در تایید آن صادر کرد. اعلام کشور اسرائیل به سرعت بعد از صدور قطعنامه سازمان ملل انجام گرفت ( 1948)، و در پی آن اولین مرحله از جنگهای اعراب واسرائیل شروع شد . اسرائیلی ها در جنگ بیش از آنچه طبق قطعنامه به آنان تعلق می گرفت سرزمین های عربی را اشغال کردند و800  هزار فلسطینی را آواره ساختند ، وسر انجام دولت اسرائیل _ 50سال بعد از تشکیل اولین کنگره صهیونیست ها _ ایجاد گردید .

جنبش صهیونیسم به طور کلی برای رسیدن به هدف خود از خشونت ، ترور و تبلیغات گسترده استفاده می کرد. سازمانهای تروریستی از همان بدو شکل گیری صهیونیسم در فلسطین به ترور مسلمانان دست می زدند و خشونت و ارعاب گسترده ای برای ترساندن و فراری دادن فلسطینی ها به کار می گرفتند، دولت اسرائیل نیز عملا از همین شیوه پیروی کرده است .

به هر حال بعد از ایجاد دولت اسرائیل سازمان های صهیونیستی کوشیدند تا یهودیان جهان را به مهاجرت تشویق کنند . بسیاری از یهودیان این نظریه صهیونیستی را که یهودیان خارج از اسرائیل در تبعید زندگی می کنند ؛ و زندگی کامل وسالم یهودی فقط در اسرائیل ممکن است ، نمی پذیرند . اما گروه های تند رو ومتعصب صهیونیست ، ایجاد یک کشور بزرگ یهودی را از راه قهر و سلطه نظامی در سر می پرورانند ، که به اصطلاح ( از نیل تا فرات ) وسعت داشته باشد .              

                                   کتاب فرهنگ واژه ها صفحه 367_372

سازمان صهیونیستی

 

 

مقدمه

به نظر می رسد انتقال تمامی یهودیان دنیا (یا آن تعداد که تمایل دارند) به فلسطین و تشکیل یک دولت یهودی در این سرزمین، هدف اصلی بنیان گذاران مکتب صهیونیزم می باشد، سازمان جهانی صهیونیزم به عنوان ابزاری کارآمد برای دستیابی به این هدف، نقش اساسی در این انتقال و در نتیجه تحقق عملی خواسته ها و طرح های سردمداران جنبش صهیونیستی ایفا کرده است. سازمان مزبور در دستیابی به اهداف خود تا این مقطع (چرا که صهیونیست ها هنوز به اهداف نهایی شان نرسیده اند) موفق بوده است و همین امر ثابت می کند که ترکیب این سازمان باید تا حدود زیادی منسجم با اهداف موسسان آن باشد. هر چند اندیشه های غیبی و عقاید کهنه و قدیمی، شالوده تفکر صهیونیزم را تشکیل می دهد ولی تشکیلات سازمانی و اجرایی اش در حد بالایی واقع گرا و مبتنی بر تجربه می باشد و با دستاوردهای عملی خود توانسته است خلاهای فکری صهیونیزم را جبران کند.ایده ایجاد وطن ملی یهود در فلسطین نتیجه فعل و انفعالات درونی و یا مراودات اقلیتهای یهودی پراکنده شده در سراسر جهان با یکدیگر نبود، بلکه بنا به گفته «حییم وایزمن» نخستین رییس جمهور دولت اسرائیل، ایده ی مذکور از بالا به این اقلیت القاء گردیده و به این نکته در کلیه برنامه های کاری صهیونیستی از بدو تاکنون اشاره شده است. به رغم این که در دوران های گوناگون عقاید و گرایشهای صهیونیستی مختلفی در میان یهودیان ساکن در این منطقه یا مناطق دیگر جهان پدید آمده و برای بازگشت به وطن به اصطلاح اصلی (یعنی فلسطین) طرحی در این کشور بزرگ و یا کشور دیگر تدارک دیده شد، اما سازمان جهانی صهیونیستی برایند جنبش سیاسی است که در پایان قرن 19 تبلور یافت. در همان زمان صهیونیستها تلاش خود را برای تحقق هدف خویش که انتقال یهودیان به فلسطین و تاسیس دولت یهودی در این سرزمین است از نقطه صفر آغاز نمودند. ولی برای دستیابی به یک چیز، اراده به تنهایی کفایت نمی کند بلکه ابزار عملی نیز لازم است و از این رو صهیونیستها کوشیدند با ایجاد تشکیلات سازمان یافته پایه های دولت خود را که عبارتند از ملت، سرزمین و سیاست (داخلی و خارجی) فراهم نمایند.

صهیونیستها تحت تاثیر و تقلید از جنبشهای قومی اروپا، طرح ایجاد وطن ملی یهودی در فلسطین را پی ریزی کردند اما پایه و اساس این طرح متکی به واقعیات موجود در آن زمان نبود. آنها نخست از طریق یک سازمان سیاسی به ترویح طرح خود در سطح بین المللی و در میان یهودیان اقدام و جهت تهیه ملزومات انسانی و جغرافیایی اجرای آن تلاش کردند. شرایط آن دوران ایجاب می کرد که جنبش صهیونیستی بر خلاف جنبش های قومی که قصد داشتند از آنها الگو بگیرند، کار را از نقطه پایانی - یعنی تشکیل حکومت آغاز کند و سپس برای یافتن سرزمین مناسب و متقاعد کردن یهودیان به مهاجرت به آن سرزمین و سکونت در آن کوشش نماید. در کنار آن می بایست طرح را با توجه به مسایلی که در حین اجرا به وجود می آید تغییر دهد که این خود مستلزم برقراری مناسبات و جلب حمایتهای سیاسی بین المللی، بسیج کردن کلیه امکانات مادی و ایجاد موسسات لازم بود. فراهم کردن زمینه های مناسب جهت کسترش مهاجرت یهودیان به فلسطین و رفع هرگونه مانعی برای آسان تر نمودن زندگی مهاجران در این سرزمین (شامل حق مالکیت زمین و احیای آن، شهرک سازی، امنیت شهرکها و سرکوب مقاومت ساکنان اصلی و کشورهای هم جوار) از دیگر امور ضروری بود که بایستی انجام می گرفت. از این رو جنبش صهیونیستی که تنها در شکل - و نه در محتوا و مضمون شبیه جنبشهای قومی بود ساختار سازمانی خود را مشابه یک دولت در ظاهر و نه در کارکرد و محتوا - پی ریزی می کرد. برخلاف جنبشهای قومی که نخست به استقلال دست یافته سپس اقدام به تشکیل دولت به منظور سازماندهی مناسبات گروهی مختلف جامعه و تمامی کسانی که در قلمرو سیاسی و سرزمینی شان (سرزمین به معنای میهن و ابزار تولید) قرار داشتند و نیز تنظیم روابط با کشورهای خارجی نمودند، سازمان صهیونیستی ناچار بود روند معکوسی در پیش گیرد و قبل از تشکیل دولت، پایه های وطن ملی را (شامل سرزمین، ملت، مناسبات) فراهم آورد. با این حال صهیونیزم سیاسی از همان آغاز ابزار اجرایی خود را بنیان نهاد و آن را دولت همه یهودیان دنیا در برابر کشورهای خارجی به حساب آورد و بر این اساس کوشید علاوه بر کسب شناسایی بین المللی و تحکیم موقعیت خویش در میان گروههای محتلف یهودی، راه را بر ایجاد وطن ملی یهودی در فلسطین، از طریق مهاجرت یهودیان به این سرزمین هموار سازد. بنابر این به منظور ایجاد زمینه مناسب برای تحقق اهداف ترسیم شده ی صهیونیزم، تشکیلات و بخشهای مختلف سازمان صهیونیستی حتی الامکان به گونه ای متناسب با وظایف تعریف شده آن طراحی گردیده است.

نگاهی جامع به ساختار و شیوه کار سازمان صهیونیستی نشان می دهد که این سازمان از واقعیات بین المللی، جامعه ی فلسطین و یهودیان آگاهی داشت و با توجه به این آگاهی برنامه ریزی و اقدام می نمود و در حقیقت واقع گرایی مشخصه اصلی کار این سازمان بود. سازمان صهیونیستی به دلیل توانایی درک واقعیات، ارزیابی صحیح وضعیت و تهیه طرح های مناسب و اجرای آن در زمان مقتضی، توانست خلاهای فکری صهیونیزم را که مشکلات و پیچیدگی هایی در زمینه فعالیت سیاسی به وجود آورده بود، بر طرف سازد.

به طور کلی دو عامل اساسی در موقعیت سازمان مذکور نقش داشته است؛ عامل اول عبارت است از شرایط فعلی مناسب برای پدید آمد چنین سازمانی و عامل دوم ویژگی های ذاتی این سازمان است. تاکید بر شناخت واقعیات (هر چند شناخت دروغین و ساختگی)، روابط درونی سازمان یافته و پایبندی به اصول دمکراسی در بحث موضوعات و تصمیم گیری ها، نظارت در اجرا و مجازات متخلفان به ویژه در خصوص ترکیب رده های رهبری سازمان از اهم این ویژگی هاست.

همچنین پیش از تاسیس اسرائیل، سازمان جهانی صهیونیستی متولی تمامی فعالیتها و موسسه های یهودی در فلسطین و خارج آن بوده است.

  • فعلا مقدمه کتاب سازمان صهیونیستی (از مجموعه کتابهای دوره عالی جنگ) رو در اینجا به طور کامل آوردم. البته در پستهای بعدی کمی در مورد این کتاب توضیح میدم.

سازمان صهیونیستی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد